کد مطلب:280183
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:249
ایجاد محبت قلبی
بعد از اینكه مواظب حالت مراقبه شدی، كم كم برای تو مقام انس و استغراق و محبت صمیمی حقیقی با امام و آقا و مولایت (عجل الله فرجه) حاصل خواهد شد و باید محبت تو از روی صمیم قلب باشد و عشق تو عشق حقیقی باشد نه مجازی،و به قسمی فانی در محبت و ولای آن محبوب حقیقی (ارواح العالمین فداه) بشوی مثل حدیده ی محماة و خدای نخواسته محبت تو محبت دروغی و عاریه و مجازی و سرسری نباشد و مبادا مثل آن اشخاصی باشی كه سید بن طاوس (قدس سره) در كشف المحجه می گوید به فرزند خود كه ترجمه ی عبارت او ملخصا این است:
وصیت می كنم تو را ای فرزند محمد و برادرت را و هر كه واقف شود بر این كتاب من، بر صدق و راستی در معامله ی خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و به حفظ وصیت آن دو بزرگوار درباره ی مهدی (علیه السلام) چرا كه من یافتم قول و فعل بسیاری از مردم را درباره آن حضرت (علیه السلام) مخالف عقیده ی آنها از چند چهت.
از جمله آنكه یافتم كه اگر برود از آن كس كه اعتقاد دارد به امامت او غلامی یا اسبی یا درهم و دیناری، ظاهر و باطن او مشغول می شود به طلب آن مفقود و بذل می كند در تحصیل آن گمشده منتهای كوشش و جد و جهد خود را، و ندیدم كه به جهت در آمدن
[ صفحه 39]
این بزرگوار عظیم الشان به جهت صلاح دین و ایمان و قطع نمودن دنباله ی اهل كفر و عدوان، خاطر آن شخص پریشان شود به قدر آنچه به جهت محقرات دنیا می شود. پس چگونه اعتقاد می كند كسی كه این طور باشد كه عارف بحق خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) و معتقد به امامت آن حضرت باشد، آن طور كه ادعای دوستی و موالات و گفته ی زبانی در مقالات او باشد.
و از جمله آنكه یافتم كسی كه اعتقاد او به وجوب ریاست و ظهور مهدی است و انفاد حكم او را لازم می داند، اگر صله ای برسد از دشمنی به او - خواه سلطان باشد یا غیر سلطان - چونكه آن صله به او رسید، پیوسته دلش به بقای آن سلطان یا غیر او بسته و مشغول می شود و از مهدی (علیه السلام) غافل خواهد شد.
و از جمله آنكه من یافتم كسانی كه ادعای وجوب سرور به سرور مكهدی و تكدر به تكدر آن حضرت (علیه السلام) می نمایند،می گویند كه هرچه در دنیا است و آنچه در دست ملوك و سلاطین است از دست مهدی (علیه السلام) گرفته شده است و اعتقادی اوست این فقره، با وجود این نمی بینم متاثر شود مثل تاثر او اگر پادشاهی از خود او درهمی یا دیناری یا ملكی یا عقاری بگیرد، پس كجا است و چه قدر بینونیت دارد این حالت باوفای به دوستی معرفت با خدا و رسول و ائمه (سلام الله علیهم اجمعین)...
پس چنانچه مقام انس و استغراق برای تو حاصل شد، باید بعضی وسائل و اسباب ظاهره و باطنه موجب انفصال و انفكاك این حالت و مقام نشود - كه اندك اندك به تسامح و تعلل این حالت فراموش شود - بلكه ملكه ی راسخه ای برای تو حاصل شود. پس از حصول ملكه ی راسخه ی در دوستی و ولای آن حضرت (ارواحنا فداه) خالص و بی غل و غش شوی به قسمی كه دوستی و محبت آن حضرت، فانی و مضمحل شوی و این حالت به مجرد قول و زبان نباشد، بلكه قلب خود را
[ صفحه 40]
از محبت آن حضرت پرنمائی و از محبت غیر خالی و صاف و خالص نمائی كه خدای نخواسته آز آن اشخاص نباشی كه امام تو (علیه السلام) می فرماید:
و الله اگر شما را امتحان كنیم،یك نفر از شماها خالص پیدا نمی شود.
بلكه از آنهائی باشی كه امام تو (علیه السلام) می فرماید:
اگر شمشیر بر خیشوم آنها بگذارند، از دوستی ما دست برنمی دارند.
بعد از آنی كه سرمایه ی مراقبه را به دست آوردی و دارای این نعمت عظمی شدی و چنین مقامی را پیدا كردی كه خالصا مخلصا ولای آن حضرت را (ارواحنا فداه) در دل جای دادی، آن وقت این اكسیر احمر و كیمیای اعظم سریان و جریان می نماید به تمام اعضا و جوارح ظاهره و باطنه ی تو و تمام را خالص عیار می نماید كه دیگر قیراطی غل و غش در آن نمی ماند. پس از تحصیل و دارائی این مقام تكلیف تو آناست كه در درجه ی یقین قدم گذاری و تحصیل مقام یقین را نمائی ولو بقدر ذره ای باشد. و محال است كه مقام سابق تمام شودالا به انضمام درجه ی یقین، چنانچه شكاكان مردودند و كسی كه در مقام تولا شكاك باشد،مطلوب خداوند (عز و علا) و خاصان درگاه او نخواهد بود.
[ صفحه 41]